#پارت_82
دوباره دستش رو گذاشت رو دهنم و با اخم گفت : - نه! تو جدا امروز پر حرف تر شدی! ببند دهنت رو !
دستش رو که برداشت با لودگی و دلقک بازی گفتم...
#پارت_82
دوباره دستش رو گذاشت رو دهنم و با اخم گفت : - نه! تو جدا امروز پر حرف تر شدی! ببند دهنت رو !
دستش رو که برداشت با لودگی و دلقک بازی گفتم...
#پارت_80 رمان هرماس مبرا
با ذوق و هیجان نگاهم رو تو کل ماشین چرخوندم تا رسیدم به رادان.... یک جوری نگاهم میکرد....یک جور....یک جوری دیگه . یک جوری که اصلا خوشم نیومد . کمی تو جام تکون خوردم که...
#پارت_79 رمان هرماس مبرا
دقیقا همون لحظه کارن هول کرد و گفت :
- ای وای قرار داد ...
گیج نگاهش کردم چون اصلا منظورش رو نفهمیدم اما ....
#پارت_78
زد روی طبقه ی 2 ....رفتیم طبقه ی دو که از توی آسانسور توضیح داد : - اینجا اون سه تا در که کاملا مشکی هستن ، به ترتیب آبدارخونه ، نماز خونه ...
#پارت_77 رمان هرماس مبرا
. اون وسط میون حس و حالی که نمیدونم چرا خوبه فریاد یاسمن که بهم میگه قاتل حالم رو به شدت بد میکنه ...
- ?Comment vas-tu chérie
(عزیزم خوبی؟ )
جهت دریافت فایل، پارت های 1 تا 70 (فصل اول) رمان هرماس مبرا در فرمت های مختلف با لینک مستقیم به ادامه مطلب برید .