یاس رمان

بزرگترین دلیل نوشتن من ، شمائید! حمایتم کنید...

#پارت_106 رمان هرماس مبرا

۱ نظر


 

#پارت_106
نفس راحتی کشیدم و روان نویس رو ازش گرفتم . رادان رو به حسینی گفت:
- حالا چی کار داشتی؟ مگه افخمی بهت نگفت که کسی داخله؟...

#پارت_78 رمان هرماس مبرا

۲ نظر


 

#پارت_78
زد روی طبقه ی 2 ....رفتیم طبقه ی دو که از توی آسانسور توضیح داد : - اینجا اون سه تا در که کاملا مشکی هستن ، به ترتیب آبدارخونه ، نماز خونه ...

#پارت_77 رمان هرماس مبرا

۱ نظر


 

#پارت_77 رمان هرماس مبرا

. اون وسط میون حس و حالی که نمیدونم چرا خوبه فریاد یاسمن که بهم میگه قاتل حالم رو به شدت بد میکنه ...
- ?Comment vas-tu chérie
(عزیزم خوبی؟ )

#پارت_76 رمان هرماس مبرا

۳ نظر



#پارت_76
داشتم دنبال کلید میگشتم که با صدای آقا مرتضی چشمام رو محکم و با حرص به هم فشردم....

#پارت_71 رمان هرماس مبرا

۰ نظر

#پارت_71 : (فصل دوم)
#رادانــــــــ
مهمونی هر چقدر هم اعصاب خورد کن بود فقط به خاطر شروین...
معمولا نویسنده ها رمان های خودشون رو از تلگرام یا اینستاگرام منتشر میکنن!
هرچند ساده و جالب به نظر میاد، اما ایراداتی هم داره. از جمله اینکه خیلی از دوستان تلگرام ندارن یا اینکه دزدی رمان در کانال های تلگرامی خیلی زیاد شده. بماند که فیلتر شکن ها و پروکسی ها چقدر درسر دارن...
برای راحتی شما عزیزان و امکانت بیشتر، دوست داشتم سایت مخصوص شما آماده کنم اما متاسفانه به هیچ وجه شرایطش مهیا نبود. بر همین مبنا این وبلاگ رو درست کردم...
در هرصورت، هدف من فقط راحتی شماست و اینکه بتونید رمانِ این بندۀ حقیر رو در آسایش بخونید.
تک به تکتون برام باارزشید! با من همراه باشید.
((/// فصل دوم رمان هرماس مبرا، از پارت 71 شروع میشه ///))
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان