جمعه ۱۳ فروردين ۰۰
۱ نظر
#پارت_106
نفس راحتی کشیدم و روان نویس رو ازش گرفتم . رادان رو به حسینی گفت:
- حالا چی کار داشتی؟ مگه افخمی بهت نگفت که کسی داخله؟...
#پارت_106
نفس راحتی کشیدم و روان نویس رو ازش گرفتم . رادان رو به حسینی گفت:
- حالا چی کار داشتی؟ مگه افخمی بهت نگفت که کسی داخله؟...
#پارت_78
زد روی طبقه ی 2 ....رفتیم طبقه ی دو که از توی آسانسور توضیح داد : - اینجا اون سه تا در که کاملا مشکی هستن ، به ترتیب آبدارخونه ، نماز خونه ...
#پارت_77 رمان هرماس مبرا
. اون وسط میون حس و حالی که نمیدونم چرا خوبه فریاد یاسمن که بهم میگه قاتل حالم رو به شدت بد میکنه ...
- ?Comment vas-tu chérie
(عزیزم خوبی؟ )